جُنگ ثروت
موفقیت مالی قبل از هر چیز یک موضوع ذهنی است و اینکه اگر ذهنیت منفی داشته باشید، نتایج منفی بر جا میگذارد. هر تصویری که بر ذهن خود خلق کنید، صورت واقعیت پیدا میکند و افکار مثبت از خود مرتعش کنید و رمز و راز تبدیل کردن خواستهها به واقعیت، مکتوب کردن آنهاست. باید دقیقا همان چیزی که میخواهید باید مشخص کنید که در چه زمانی میخواهید به خواسته خود برسید. طبیعت به قصد و نیت شما احترام میگذارد.
ثروتمندان موفق قرن بیستم، کسانی مانند راکفلر، کُلگیت و خانواده کرفت موفقیت مالیشان را مدیون پرداخت زکات مالی میدانند. در فاصله سالهای 1855 و 934، راکفلر 500 میلیون دلار از ثروت خود را صرف کارهای خیریه کرد. پول نسبت به نگرش شما در قبال خود واکنش نشان میدهد و اگر در مورد پول خوب و مثبت فکر کنید، اگر پول را به خاطر کارهایی که میتواند بکند تحسین کنید، به احتمال بسیار بیشتری پولدار میشوید. اگر پول را ظالم و جبار نگاه کنید، تبدیل به یک عامل جبار میشود. وقتی صبح از خواب بیدار میشوید، روزی خوشایند به لحاظ کسب درآمد را به خود تلقین کنید تا روزتان خوشایند به انتها برسد.
عقل و خرد حکم میکند همه تخممرغ ها را در یک سبد قرار ندهید. خرد 80 به 20 میگوید که سبد را به دقت انتخاب کنید، همه تخم مرغهایتان را در آن قرار دهید و بعد چونان عقابی تیزبین به نظاره آن بنشینید.
قانون 80/20 میتواند در زندگی تاثیر مثبتی داشته باشد که کمتر کار کنید و همزمان بیشتر در آمد کسب کنید و بیشتر لذت ببرید.
اغلب آن چیزهایی را که ارزشمند میدانیم، ماحصل جزیی از زمانی هستند که صرف میکنیم. برای اینکه اثر بخشی خود را به مقدار زیاد افزایش دهیم، یا بر خوشبختی خود بیفزاییم، یا درآمدمان را زیاد کنیم، باید قت بیشتری را صرف رسیدن به خواستهمان بکنیم. کخ میگوید استنباط جامعه ما از زمان، فقیرانه است. او معتقد است به انقلابی در زمینه زمان نیاز داریم.
مدیریت زمان
مدیریت زمان به شکل متعارف موضوعی درباره بالا بردن بازدهی کاری است که انجام میدهیم. بحث بر سر این است که باید اولویت بندی بهتری داشته باشیم. علت بسیاری از ناکامیهای ما این است که فکر میکنیم چه استفادهای از زمان بهینه است و چه استفادهای درست نیست. اشکال دیگر این است که تصور میکنیم وقت کم و تنگ است. فکر میکنیم کارهای متعددی داریم که باید انجام دهیم و بنابراین این تحت فشار هستیم.
از قدرت کلمات و واژه های بزرگ برای تغییر دادن افکار و اعمالتان استفاده کنید. این مسأله را هم درک کنید که « رهبرها کتابخوان هستند». کتاب خواندن به ما کمک میکند تا بر اساس تجربههای دیگران تفاوتی در ما ایجاد شود.